پارسال تابستون مدیر آموزشگاه زبانم بهم میگفت بیا و به حرفم گوش بده بزن تربیت معلم و میبرمت اون یکی شعبه آموزشگاهم هم بهت کار میدم و بیمه ات میکنم و فلان
روزهای اخری که خوابگاه بودم و مشغول درس خوندن واسه امتحان ها ، مامانم بهم خبر داد که همین استاد عزیز زبانم ازش پرسیده که لیمو میاد واسه تدریس کلاس های تابستون یا نه
من هم که تو فکر پیدا کردن کار واسه تابستونم بودم گفتم اگه چندتا کلاس باشه که ارزش وقت گذاشتن و رفتن داشته باشه میام
شنبه صبح خواب بودم که تماس گرفتن بیا
و نکته ی مفید و قشنگی که داشت این بود که همون شعبه ای که خودم درس خوندم نیست.رفتیم یه جا دیگه
و سه تا کلاس و تقریبا 60 تا زبان اموز دارم *_*
یه جورایی مثل این بود که کاری که میخواستم از غیب واسم جور شد.
به همین راضی ام چون واسم کافیه.
بقیه ی وقت آزادم رو در طول هفته باید بذارم واسه همه ی اون برنامه هایی که توی ذهنمه. بخصوص کار کردن روی مهارت های جدید انتخابیم.
میخوام تابستونم خیلی مفید بگذره

مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها